زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اصغر علیهالسلام
چیزی شبـیهِ نیـزه خورده بر گـلـویت گوئی در آورده است حالا پَـر گلویت با یك پَـر بـوسـه انـاری رنگ می شد كِی داشت تاب هُـرم تیـر آخـر گلویت شـرم از تـلـظی كردنت آبـم نـمی كرد با چـند قــطـره آب می شد تَـر گـلویت اصلاً شبـیهِ قـبلِ میدان رفـتـنت نیست تـغـیـیـر كـرده كـامـلاً دیـگـر گـلـویت تنهـا نه رگ های تو را پـاشـیده از هم نگـذاشت حـتی اسـتخـوانی در گلویت نوكِ سرِ تیرِ عـدو از بس حجـیم است انـگـار آهـن گـشـته سر تا سـر گلویت با چه دلی از خیمه آمد كِی خبر داشت می ریزد از هر بوسۀ خـواهـر گلویت این داغ سنگین است می ترسم بمـیرد وقـتی تـمـاشـا می كـنـد مـادر گـلـویت آرام از آن تـعـزیتت گـشـتـم و گـرنـه می مُـردم از بس بود درد آور گـلویت بعد از تو می خوانند از گنجشك پر، تا دستِ عمو پرَ، مشك پَر، تا پَر گلویت |